ملودی جون و ملیناجونملودی جون و ملیناجون، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره
یکی شدن منو بابایییکی شدن منو بابایی، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

پرنسس های مامان و بابا

روز رفتن به بهداشت ماه هشتم

عشقای زندگیم دیروز به سلامتی رفتید تو 8 ماهگی ولی امروز تونستم ببرمتون خانه بهداشت امروز با مامانی و پدرجون رفتیم ملینا خانوم شما تو ماشین  بغله من نشسته بودید آبجی ملودی هم بغله مامانی وقتی رسیدیم اونجا خاله بهداشت اول وزن وقد ملودی خانومو گرفت وزن ملودی جونم : 8 کیلو 600 گرم                قد: 66cm              بعدم نوبت ملینا خانوم شد وزن ملینا جونم : 7 کیلو 600 گرم                   قد: 65/5cm ال...
12 خرداد 1393

ملودی موش میشود

شیطونکه مامان امروز یاد گرفتی یه چیزی رو میخوای خودتو لوس میکنی موش میشی پدر جون داشت بهتون بستنی میداد تا یکم دیر میشد قیافتو اینجوری  میکردی و اووم اووم میگفتی فدای قیافه ی موشیت بشم اینقدر دست و پا زدی واسه بستنی نزاشتی یه عکس درست ازت بگیرم ...
11 خرداد 1393

فرشته های خوشگلم 8 ماهگیتون مبارک

امروز 11 خرداد 93 وارد هشت ماهگی شدیدفرشته های کوچولوی من  انشالله که 120 سال  رو به سلامت بگذرونید نمیدونم تا کی میتونم بیام اینجا و واستون بنویسم دوست دارم یه روزی که اینجارو میبینید لبخند به لبای قشنگتون بیاد عزیزای دلم خیلی دوستون دارم ملودی و ملینای عزیزم خب بگذریم وااای هنوز وقت نکردم ازشما گلای قشنگم عکس بگیرم فردا قراره بریم خانه بهداشت که خاله بهداشت قد وزنتونو بگیره خدارو شکر تا 1 سالگی واکسن دیگه ندارید فعلا از استرس واکسن زدنتون راحت شدم همش نگران این بودم که تب نکنید یا حوله گرم میزاشتم که درد نکشید وقتی میدیدم درد دارید میمردمو زنده میشدم لحظه ی واکسن زدنو که دیگه نگو جی...
11 خرداد 1393

گیره مو ملینا خانوم

الاهی من فدای دخترای کچلم بشم که با التماس مو در میارین ملینا جونم دیشب بالاخره  موفق شدم این گیر مو رو به موهات بزنم کچلکه مامان چرا نمیخوابین که آدم مجبور نشه نصف شبی باهاتون این کارارو رو کنه وروجکای مامان خانوم کچلکه بعدی ملودی خانوم که هیچ گیر مویی به موهاش نمی گیره ...
11 خرداد 1393

ملودی کو؟؟؟

شیطونکم ظهر تو تختت خوابوندمت چند دقیقه بعد برگشتم از در اتاق نگاه کردم دیدم نیستی ملودی کووووو؟؟؟ نصف عمرم کردی آخه وروجک اونجا جای خوابهههههه؟؟؟ اینم از نمای دور وروجک خانوم http://www.niniweblog.com/usercp.php خودت بگو من باهات چکار کنم ؟ ...
9 خرداد 1393

شیطونیهای پرنسس ملودی جونم

ملودی خانومم شما چند هفته زودتر از آبجی ملینا شروع به قلت زدن کردی الان کم کم میخوای 4 دست و پا بری همه ی سعیتو داری میکنی ولی بعدش اینجوری میشی حتی یه کوچولوهم نرفتی عزیزززززم اینقدر خونه گردی میکنی تا خسته میشی و ... و آخرشم اینجوری  راستی عشقم گوش شما رو زودتر سوراخ کردیم که اول شما خوب بشی بعد آبجی ملینارو ببریم عاشقتووووونممممم   ...
9 خرداد 1393

اولین قلت پرنسس ملینا

امروز 9 خرداد 93 هستش ملینا خانومم اولین قلتتو بعد مدتها انتظار بلاخره زدی عزیز دلم بچه مگه تو خواب نداری ساعت 3 نصف شب امروزم با بابایی و مامانی رفتیم گوشتو سوراخ کردیم هورااااا فدات بشم اینقدر ذوق داشتی که رو شکم رفتی نزاشتی یه عکس درست ازت بگیرم عاشقتونننننممم ...
9 خرداد 1393

لغت نامه ی ملودی و ملینا

ملودی در هفت ماهگی : ن ن با کسره خونده بشه و کشیده وقتی که لوس میشه شیر میخواد بعد از خوردن شیر د د د د با فتحه کم کم اوج میگیره و بلندتر میگه ماما : همراه با گریه یعنی شیر میخوام ادد دددد: د با فتحه الان سیرم جامم تمیزه دارم حال میکنم اددد دددد دد ملینا : ماما : بیا پیشم بشین باهام حرف بزن م م :شیر ادد دد:د با فتحه الان سیرم جامم تمیزه میخوام سرو صدا کنم ملودی خانوم رو شکم میره خونه رو عقب گرد طی میکنه قربونش برم ملینا جوجه مامانی فقط میره رو پهلو فعلا حال نداره بره خونه گردی گزاشته واسه بعد فداش بشم                 &...
7 خرداد 1393

ملودی و ملینا خانوم 7 ماهه میشوند

اولین غذا خوردن پرنسسا آشی که مامانی (مامانه مامان ) واستون درست کرده به به مهمانیه خونه مادر جون (مامان بابایی) ملودی & آیسا (دختر عمو امین و خاله فاطمه)دوستای منو بابایی& ملینا مهمانیه خونه عمو مهدی       ...
7 خرداد 1393

3 ماهگی پرنسسا

وااااای بازم دیر اومدم هزار ماشاالله تون باشه وروجکای من که دیگه وقتی واسم نمیزارید بیام وبلاگتونو به روز کنم هر چی بزرگتر میشید شیطون تر میشید منمو این همه کار و از همه مهمتر دیگه صدای خاله مینو و خاله مرجان در اومد دیگه وقتم نمیکنم از اون شکلکا بزارم فقط اومدم چند تا عکس از 3 ماهگیتون بزارم بعدم 4 ماهگیتون تا بیدار نشدید  ملودی و ملینا جونم 1392/12/11 3 ماهه شدن 3 ماهگیتون مبارک مامانی   م دخترا در حال نگاه کردن کارتون ...
7 خرداد 1393